پنج‌شنبه 06 اردیبهشت 1403 - 25 Apr 2024
کد خبر: 28199
نویسنده: گیتا جاودانی
تاریخ انتشار: 1402/02/19 06:29
«روزگار معدن» کم‌وکیف تعامل معدنی ایران با کشورهای همسایه را بررسی کرد

معامله دو سر برد

گیتا جاودانی
معامله دو سر برد

در میان اخبار معدنی که هر روز از چهارگوشه دنیا منتشر می‌شود، رشد سرمایه‌گذاری معدنی در کشورهای همسایه ایران به‌شدت جلب‌توجه می‌کند. از جمله آخرین اخبار در این زمینه، اعلام آمادگی ترکیه برای سرمایه‌گذاری در معادن افغانستان است. شهاب‌الدین دلاور، وزیر معادن حکومت افغانستان بااشاره به اینکه فرصت‌های سرمایه‌گذاری در معادن افغانستان فراهم ‌شده است، گفت: سعی می‌کنیم تا سرمایه‌گذاران ملی و بین‌المللی به‌ویژه ترکیه از این فرصت‌ها استفاده کنند. این در حالی است که ایران، باوجود برخورداری از منابع و ذخایر متنوع و غنی معدنی، سال‌ها است که نه‌تنها موفقیتی در زمینه جذب سرمایه‌گذار خارجی به‌دست نیاورده که بسیاری از سرمایه‌گذاران داخلی را هم از این بخش فراری داده است. موضوع گفت‌وگوی امروز «روزگارمعدن» با امیر بیژن یثربی، فعال معدنی و تحلیلگر اقتصاد معدن درباره سرمایه‌گذاری و فرصت‌ها و چالش‌های حوزه معدن کشور در این زمینه است.


 ذخایر و منابع‌معدنی چه نقشی در آینده اقتصاد جهانی ایفا می‌کنند؟


می‌گویند امروزه مهم‌ترین جنگ دنیا، جنگ بر سر آب و انرژی است، اما به‌گمان من، پشت‌پرده اصلی این معرکه، دستیابی به مواد معدنی است، زیرا تولید مواد معدنی است که اصلی‌ترین مصرف‌کننده آب و انرژی در جهان به‌شمار می‌رود. اگر ما بتوانیم در این نبرد پیروز شویم، در معاهدات سیاسی و بین‌المللی دست بالا را خواهیم داشت، البته روشن است که چنین اتفاقی با برنامه‌ریزی رخ می‌دهد. اگر همت نداشته باشیم، نمی‌توانیم در میدان این رقابت کاری از پیش ببریم. از این منظر، اتفاق مثبتی که در زمینه برقراری مجدد روابط ایران و عربستان رخ ‌داده و زمینه مناسبی فراهم آورده است تا روابط خارجی ایران با دیگر کشورها، به‌ویژه کشورهای غربی بتواند در سایه حرمت بین طرفین احیا شود. وقتی مشکلات میان ایران و عربستان از مسیر دیپلماتیک حل شد، پس درباره دیگر کشورها هم همین اتفاق می‌تواند تکرار شود. هیچ کشوری، از جمله ایران دوست و دشمن دائمی ندارد، بلکه منافع بلندمدت دارد. البته نباید زحمات کشورهایی که نقش میانجی را ایفا کردند، نادیده گرفت. بدیهی است، آنها هم به‌دنبال منافع خود و حفظ امنیت انرژی در منطقه خاورمیانه بوده‌اند که منافع آنها را تامین خواهد کرد، اما به‌هرحال، نتیجه این بازی برای همه طرف‌های دخیل که در واقع انرژی خود را از حوزه خلیج‌فارس تامین می‌کنند، بردـ برد است.


کشورهای همسایه ایران موفقیت‌های چشمگیری در جذب سرمایه کسب کرده‌اند، این موضوع چه پیامی برای ایران دارد؟


سرمایه‌گذاری‌های مشترک میان چند کشور، امنیت همه آن کشورها را هم افزایش می‌دهد، چون سرمایه‌های بخش خصوصی و دولتی مانع ایجاد مخاصمه می‌شود و به‌این‌ترتیب، آنها نمی‌توانند علیه همدیگر وارد جنگ‌ودعوا شوند. بنابراین، اگر فرصتی برای سرمایه‌گذاری‌های مشترک ایجاد شود، همه کشورهای ذی‌نفع با آغوش باز از آن استقبال می‌کنند. فرقی ندارد که سرمایه از کجا بیاید. سرمایه‌گذاری خارجی یعنی پیوند دوستی میان کشورها؛ زیرا موفقیت هریک در گرو موفقیت دیگری است. به‌عنوان‌مثال، چین و امریکا به‌ظاهر جنگ اقتصادی دارند،اما در واقع هریک از این کشورها در کشور دیگر سرمایه‌گذاری‌های عظیمی انجام داده‌اند. بنابراین، برخوردهای میان این 2 کشور را می‌توان نوعی رقابت دانست که هرگز به جنگ ختم نخواهد شد، چون منافع هریک در گرو منافع دیگری است.


آیا سرمایه‌گذاران خارجی ملزم به انجام تعهدات خود هستند؟


سرمایه‌گذاری خارجی چه شرقی باشد و چه غربی در درجه اول برای سود و منافع خود می‌آید. اینکه به تعهدات‌شان در قبال ما عمل خواهند کرد یا نه، بستگی به نوع قرارداد و میزان ثبات یک کشور دارد. دنیای سرمایه از ضعف داخلی برای خلف وعده کردن استفاده می‌کند. نکته مهم این است که آیا کشور میزبان سرمایه‌گذاری، چه تعهدی را از طرف مقابل می‌گیرد. باید ببینیم که ما چه چیزی را از طرف مقابل خواسته‌ایم. اگر نخواسته باشیم، آن‌طرف هم انجام نمی‌دهد. به‌عنوان‌مثال، معدن مقداری محیط‌زیست را دستخوش تغییر می‌کند، اما ما در حال‌ حاضر نمی‌توانیم بازسازی معادن‌مان را انجام دهیم. هیچ معدنی در ایران یافت نمی‌شود که بعد از اتمام ذخیره بازسازی‌شده، به دریاچه مصنوعی تبدیل ‌شده باشد؛ برای همین هم، محیط‌زیستی‌ها ما را محکوم می‌کنند. معدنکاری در کشور ما هزار و یک مشکل دارد، بنابراین در پایان دیگر سرمایه‌ای باقی نمی‌ماند و حمایتی انجام نمی‌شود که کار بازسازی و احیا انجام شود و برای مثال، معدن تبدیل به دریاچه مصنوعی شود و ظرفیت جدید و منحصربه‌فردی پدید بیاید،اما اگر سرمایه‌گذاری بزرگ خارجی وجود باشد، می‌توان از ابتدای کار، بازسازی معدن را هم در قرارداد با وی گنجاند.


گسترش تعاملات معدنی با کشورهای همسایه چه تاثیری در توسعه حوزه معدن و معدنکاری کشورمان دارد؟


واقعیت این است که ما در زمینه تامین سنگ‌آهن مگنتیت با مشکل روبه‌رو هستیم و برای تحقق اهداف طرح جامع فولاد به چیزی حدود ۱۶۰ میلیون تن سنگ‌آهن نیاز داریم که در حال ‌حاضر تامین داخلی آن برای کشور ممکن نیست، زیرا بسیاری از معادن روباز سنگ‌آهن رو به اتمام است و در عین‌ حال، تجربه موفقی در حوزه کانسازهای فلزی زیرزمینی نداشتیم، زیرا ماشین‌آلات مناسبی در دسترس‌مان نیست، توان تولید ماشین‌آلات و دستگاه‌های زیرزمینی، چه حمل‌کننده و چه بارکننده را نداریم و به‌واسطه تحریم‌ها نمی‌توانیم ماشین‌آلات موردنیاز را از دیگر کشورها تامین کنیم. به‌این‌ترتیب، در حوزه استخراج زیرزمینی مشکل داریم. بنابراین، در این زمینه‌ها با کشورهای همسایه می‌توانیم وارد تعامل بشویم. مواد معدنی را با هم مبادله‌ کنیم و کارخانه فرآوری و استحصال راه‌اندازی شود. برای مثال، ایران و عربستان 2 کشور نزدیک به هم هستند و از طریق خلیج‌فارس، با هم ارتباط دارند. بنابراین می‌توانیم در نزدیکی خلیج‌فارس، کارخانجات زنجیره فولاد احداث کنیم و از عربستان سنگ‌آهن بیاوریم و بعد از فرآوری، صادر کنیم. این کار پیش‌ازاین هم، سابقه داشته است. در حال ‌حاضر، کارخانجات روی در کشور نمی‌توانند ماده اولیه موردنیاز خود را برای تولید شمش روی تامین کنند و برای جبران این کمبود خاک روی از ترکیه وارد می‌شود. البته سودآوری چنین مبادلاتی در گرو این است که مطالعات امکان‌سنجی به‌دقت انجام‌ شده باشد، در غیر این صورت، منجر به شکست، خطا و افزایش زیان انباشته خواهد شد.

باتوجه به اینکه، طبق سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، این کشور علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در معادن ایران است، همکاری احتمالی 3 کشور ایران، عربستان و چین چه تاثیری بر نقش‌آفرینی در بازارهای جهانی خواهد داشت؟


این سوالی است که به‌سادگی نمی‌توان به آن پاسخ داد. به‌هرحال، کشور ما سند توسعه همکاری ۲۵ ساله با کشور چین را امضا کرده است. از سوی دیگر، به‌ظاهر میانجی احیای روابط ایران و عربستان‌سعودی، کشور چین بوده است، بنابراین باید مقداری کنکاش کنیم که امروز مناسبات ایران با چین چگونه خواهد بود؟ آیا عربستان این اجازه را پیدا کرده است که با چین وارد معاملات آزاد همه‌جانبه تجاری شود یا خیر؟ اگر این فرض را در نظر بگیریم، کشور چین در حال حاضر، ۹۰ تا ۹۵ درصد عناصر نادر خاکی که از محصولات بسیار استراتژیک است، در اختیار دارد. همین‌طور در سال‌های اخیر در زمینه فولاد، سنگ‌های ساختمانی و کانسارهای فلزی غیرآهنی یا کانسارهای فلزی یا غیرفلزی ید طولایی پیدا کرده و یکی از قدرت‌های تولیدکننده و صادرکننده مواد معدنی در دنیا است. اما از سوی دیگر، این کشور با مشکل تامین انرژی هم روبه‌رو است و انرژی موردنیاز خود را بیشتر از زغال‌سنگ به‌دست‌می‌آورد. این اقدام در تقابل با معاهده اقلیمی پاریس است که چین از جمله کشورهای امضاکننده آن به‌شمار می‌رود. بنابراین، اگر تولید کربن خود را کاهش ندهند تا چند سال دیگر باید به جامعه جهانی غرامت پرداخت کنند. به‌گمان من، اگر 3 کشور ایران، چین و عربستان بتوانند در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر قابل‌استفاده برای صنایع معدنی با هم کار کنند، باتوجه به اینکه چین صاحب تکنولوژی است و ما و عربستان مواد معدنی بکر و فراوانی داریم، می‌توانیم مثلثی به‌وجود آوریم که هیچ کشوری یارای مقابله با آن را نداشته باشد. اما به‌شرط اینکه قراردادهای محکم و سختی میان 3 کشور منعقد شود و اگر چنین قرارداد سه‌جانبه‌ای وجود داشته باشد، هرگز برای هیچ‌کدام از این 3 کشور در معاهدات بین‌المللی، مشکلی ایجاد نخواهد شد. اما برای رسیدن به این نقطه، اول باید موانع سیاسی را از میان برداشت و منازعات سیاسی با دنیای بیرون و سایر شرکای تجاری را حل کرد و بعد وارد قراردادهای سه‌جانبه شد. علت آن است که در قرارداد بزرگ سه‌جانبه که شرکتی چندملیتی را تشکیل می‌دهد، اگر یکی از این کشورها به هر دلیلی تحریم شود، مجموعه دچار مشکل خواهد شد. البته به‌گمان من، احتمال انعقاد چنین قراردادهایی بسیار بعید است، زیرا قدرت‌های مسلط جهانی دیگر اجازه به‌وجود آمدن کارتلی مانند اوپک را نمی‌دهند، اما به‌نظر من، همکاری این 3 کشور با هم در زمینه مبادله تکنولوژی و تولید ارزان امکان‌پذیر است، به‌شرط آنکه به معاهدات بین‌المللی از جمله کاهش تولید کربن پایبند باشیم و این موضوع می‌تواند سرآغاز یکی از بزرگ‌ترین مراودات معدنی و موادمعدنی در دنیا باشد.


تنش‌زدایی از روابط با عربستان چه تاثیری بر بهبود تجارت خارجی خواهد داشت؟


من به‌عنوان کارشناس اقتصاد معدن به‌ضرس‌قاطع اعلام می‌کنم که توافق میان ایران و عربستان از نظر روانشناسی، که فاکتور مهمی در اقتصاد به‌شمار می‌رود، به‌مراتب مهم‌تر از برجام است. به‌عبارت‌دیگر، اگر برجام رضایت و امید فعالان اقتصادی را ۱۰ واحد افزایش داد، توافق میان ایران و عربستان، این میزان را به عدد ۱۰۰ رساند. علت روشن است؛ تا وقتی فردی مشکل خود را با همسایه حل نکرده است، نمی‌تواند مشکلات خود را در محله برطرف کند؛ تا مشکلات محلی حل نشود، نمی‌توان مشکلات منطقه‌ای را برطرف کرد و به همین ترتیب تا آخر. الان سالیان سال است که ایران و عربستان در بگومگو بوده‌اند و نه‌تنها روابط دیپلماتیک آنها به پایین‌ترین سطح خود رسیده بود که حتی خصومتی هم در میان این 2 کشور جریان داشت. سردی روابط برای هر 2 کشور هزینه داشت، اما برای ما به‌مراتب بیشتر بود، زیرا سال‌ها کشور ما در تحریم قرار داشت، پس به‌طبع هزینه این تخاصم برای ایران بیشتر از کشوری است که به‌راحتی نفت خود را صادر می‌کند و درآمد آن را به‌راحتی به‌دست می‌آورد و علاوه بر این، درآمد سرشاری از مناسک حج دارد. پس تبعات این وضعیت برای کشور ما به‌مراتب سخت‌تر بود و ترک مخاصمه و احیای روابط 2 کشور بزرگ اسلامی که مرکزیت جهان سنی و شیعه را در اختیار دارند، می‌تواند بیش از برجام، صلح و امنیت بزرگ‌ترین منطقه تولیدکننده انرژی و کریدور حمل‌ونقل آن را تضمین کند. بنابراین نه‌فقط مردم این 2 کشور خوشحال هستند که امید به ایجاد آرامش در کل دنیا افزایش‌ یافته است. باتوجه به اینکه عربستان به‌تازگی اقدامات قابل‌توجهی در زمینه توسعه معدن نیز انجام داده است، رقیب ایران هم در این زمینه به‌شمار می‌رود. باتوجه به اکتشافات اخیر، به‌نظر می‌رسد تنوع مواد معدنی در کشور ما از عربستان بیشتر است، اما ۳۲ میلیارد دلاری هم که قرار است در عربستان‌سعودی سرمایه‌گذاری شود، رقم بسیار چشمگیری است که نمی‌توان از اثرات مثبت آن چشم‌پوشی کرد. از سوی دیگر، اجرایی نشدن برجام، مشکلاتی را برای کشور ما ایجاد کرده و تحریم‌های مجدد و مکرر، زمینه فرار سرمایه؛ چه داخلی و چه خارجی از کشور را فراهم آورده، اما عربستان این مشکل را ندارد و در این زمینه از ما بسیار جلوتر است. بزرگ‌ترین مانع ما در مسیر توسعه معدنی کشور و جذب سرمایه‌گذار، این است که مشکلات مالی کشورمان را با جامعه جهانی حل‌وفصل کنیم و این موضوع متاسفانه درگرو احیای برجام و برخی معاهدات بین‌المللی دیگر پولی از جمله مسئله پالرمو است و اگر این مشکلات حل نشود، در میدان رقابت از عربستان‌سعودی عقب می‌مانیم. بنابراین به‌نظر من، یکی از مهم‌ترین موانعی که پیش‌روی ما قرار دارد، این است که بتوانیم کمی روابط خارجی کشور خود را با دنیا در حوزه سیاست خارجی بهبود بدهیم. به‌عبارت بهتر، باید ابتدا سیاست‌های داخلی کشورمان را تغییر بدهیم و در مرحله بعد، سیاست خارجی مناسب را تنظیم کنیم.

 


نویسنده:
کپی لینک کوتاه خبر: https://rouzegaremadan.ir/d/48qegw