جمله معروفی هست که میگوید اگر فکر میکنید برنده شدن هزینه زیادی دارد، پس صبرکنید تا هزینه پشیمانی را ببینید. برنده شدن و موفقیت نیاز به تلاش و صبر دارد؛ در این صورت است که انسانها به تکامل و شایستگی میرسند و مانند الماسی از دل سیاهی بیرون میآیند. این روزها معانی و کاربرد کلمات تغییر کرده، میگویند خطا نداشتن یعنی کاری انجام نده تا خطایی نداشته باشید و اگر هم کاری سخت به شما ارجاع داده شد در سریعترین زمان ممکن پاس بدهید به دیگری تا از گردن خود باز کنید. کلمه صبر تغییر کرده به منتظر فرصت نداشتن برای کوتاه کردن قد انسانهای موفق تا عملکرد ضعیف خود را در سایه نابودی آنها مخفی کنند و تا زمانی که بازنشست بشوند به همین روش ادامه میدهند. تکامل یعنی بله قربان گو بودن و برای رضای مقام مافوق کار کردن نه برای خدا و خلق خدا حتی اگر منجر به هدر رفت بیتالمال شود. شایستگی هم یعنی هرکسی که آشنای بیشتری دارد. تجربه، مدرک تحصیلی و خصوصیات اخلاقی اصلا مهم نیست. امروزه یکی از بزرگترین مشکلات سرزمینمان شایسته سالاری است و برای رسیدن به قله موفقیت باید از افرادی که دلسوزانه تلاش میکنند برای آموزش و تجربه اندوختهاند استفاده کرد. شایستهسالاری یکی از مهمترین اصول در نظام اداری است؛ به معنای انتخاب و استخدام افراد بر اساس شایستگیهای عمومی و تخصصی آنهاست، نه بر اساس سلایق شخصی یا سیاسی. در یک نظام شایستهسالار، معیارهای عینی برای سنجش افراد تعریف میشود. مثلاً تحصیلات، تجربه، مهارتهای تخصصی، آزمونهای استخدامی و مصاحبههای تخصصی، ملاکهایی برای سنجش شایستگیها هستند.
مشکل مهمی که معادن و صنایع معدنی مانند سایر بخش های اقتصادی با آن مواجه هستند، نبود مدیریت کارآمد و ثبات مدیریتی، تغییرات دائمی و شتابزده، انتصاب های اتوبوسی و فله ای، و اختلاف های بین مسوولان وزارت صمت، ایمیدرو، شرکت های زیر مجموعه، نهادهای نظارتی، دولت و دستگاه های اجرایی مرتبط و سازمان های مجاور بخش معدن و صنایع معدنی است که باعث شده سرمایه گذاران نتوانند روی ثبات مدیریتی و سیاست ها و تصمیمات و قراردادها و بخشنامه ها و قوانین و مقررات حساب باز کنند و دائم در شرایط بی ثباتی و رشد هزینه ها و فرصت های ازدست رفته و ریسک های بالا مواجه بوده اند و در نتیجه سرمایه گذاری های داخلی و خارجی کاهش یافته است. اگرچه تغییرات مدیریتی در مواردی اجتناب ناپذیر است اما تغییرات مدیریتی نباید به انتصاب های فله ای و کار غیر تخصصی و نبود شایسته سالاری و بی توجهی به نکات علمی و دانش توسعه و مسائل حرفه ای منجر شود. زمانی که از این افراد در سطوح مدیریتی استفاده شود مزایایی را در بر داردند که عبارت است از: افزایش بهره وری و کارایی در نظام اداری و تولیدی: به دلیل اینکه این افراد با زحمت و از درجات پایین شروع به رشد کردند موانع و مشکلات را بهتر درک کرده و تدبیری برای آنها می اندیشند. تقویت انگیزه و رضایت شغلی کارکنان: در این زمینه این افراد با توجه به تجربیات خود میتوانند با چینش درست کارکنان در جای مناسب و استفاده از حداقل نیروی انسانی و استفاده از حداکثر توان آنها در زمان کاری و تامین نیازهای سازمان مطبوع با کمترین نیروی انسانی در کوتاه ترین زمان که میتواند در قالب اضافه کاری، پاداش و یا کارانه صورت گیرد. جذب و نگهداری نیروهای متخصص و توانمند: اصولا این اشخاص با توجه به توانمندی هایی که در طول زمان کاری خود به دست آورده اند از جذابیت فردی خاصی برخوردار هستند که میتوانند تاثیر شگرفی بر روی کارکنان گذاشته و آنها را رهبری کنند. کاهش فساد سازمان و سوئ استفاده ار مناصب: این افراد خود را صرف پیشرفت سازمان مطبوع خود کرده و مانند یک باغبان از محصول خود محافظت کرده و علفهای هرز را از ریشه میکند و میسوزاند. افزایش مشروعیت و مقبولیت سازمانی: با توجه به موارد فوق این افراد در سازمانها از محبوبیت و مقبولیت زیادی برخوردار هستند و میتواند با توجه به مشروعیتی که بین کارکنان به وجود آمده بدون حاشیه کار سازمان را با بالاترین کیفیت انجام دهد.
لازم به ذکر است پیادهسازی شایستهسالاری نیازمند زیرساختهای فرهنگی و قانونی است که بدون هر گونه دخالت نظر شخصی و با در نظر گرفتن مسائل مهمی همچون تجربیات، مهارتها ، آموزش های و اخلاق حرفه ای صورت گیرد. بنابراین، توسعه و تحکیم شایستهسالاری در تمام سازمانهای دولتی، خصوصی و خصولتی کشور بسیار حائز اهمیت است و میتواند به بهبود عملکرد دستگاههای اجرایی منجر شود.