باوجود اینکه معدن و معدنکاری اهمیت بسیار زیادی دارد، اما بهاعتقاد من، حفظ آثار و مناطق تاریخی کشور اهمیت بسیار بالاتری دارد. حفظ فرهنگ کشور باید بهعنوان فریضهای ملی در صدر اقدامات ما قرار گیرد، زیرا نمیتوان بیتوجه به سابقه تاریخی، جایگاهی مناسب برای خود دستوپا و فرهنگ خود را حفظ کنیم و گسترش دهیم.
پس پاسخ به این پرسش روشن است. به عنوان یک فعال معدنی میگویم که حفظ میراثفرهنگی اهمیت و اولویت بالاتری نسبت به هر فعالیت اقتصادی دیگر ازجمله معدنکاری دارد.
درباره اینکه قوانین موجود برای معدنکاری در مناطق تاریخی و مجاور آن چه محدودیتهایی قائل شده است، دقت داشته باشیم که در قدم اول وقتی فردی بخواهد در سامانه کاداستر سازمان صمت محدودهای برای اکتشاف ثبت کند، همان ابتدای کار ملزم به اخذ و ارائه استعلاماتی میشود و به این ترتیب اگر در محدودههای خاصی، چه تاریخی، فرهنگی و حتی طبیعی خاصی قرار داشته باشد، مجوز شروع کار صادر نمیشود.
البته به نظر من، قوانین بازدارنده در این زمینه کم بوده است و ما نسبت به حفظ و حراست از میراث فرهنگی خود کمتوجه بودهایم. به هر جهت در طول فرآیندهای معدنکاری ممکن است به نواحی خاصی برخورد کنیم که از نظر تاریخی بسیار پراهمیت هستند و کمتوجهی به آنها ممکن است به نرخ آسیبهایی جبرانناپذیر تمام شود.
در چنین مواردی باید نهادهای مسئول بهصورت کاملا کارشناسانه و تخصصی، موانعی ایجاد کنند تا جلوی ادامه کار را بگیرند، زیرا حفظ مناطق تاریخی که معدنکاری میتواند روی آن تاثیر منفی بگذارد، اولویت دارد.
در کشوری مثل استرالیا، که یکی از بزرگترین ذخایر معدنی فلزی و غیرفلزی را در خود جای داده است، تعداد زیادی از معادن اکتشافشده، مورد مطالعه قرار گرفته و تعیین ذخیره شدهاند، اما از آنها بهرهبرداری نمیشود.
وقتی میپرسیم چرا باید این همه هزینه شود،اما بهرهبرداری انجام نگیرد، پاسخ میشنویم که، برای ما حفظ محیطزیست و شرایط موجود ریختشناسی (مورفولوژی) طبیعی اهمیت بیشتری دارد. حال در نظر بگیرید که در این کشور، یک اثر تاریخی، فرهنگی وجود داشته باشد، در این صورت، با اطمینان میتوان گفت کلیه فعالیتهای معدنکاوی در اطراف آن متوقف میشود و هیچ چشماندازی برای بهرهبرداری از معدن وجود نخواهد داشت.
با کمال تاسف بناهای تاریخی ما در معرض بسیاری از آسیبهای طبیعی و غیرطبیعی قرار گرفتهاند و باید تمهیداتی اندیشیده شود که بتوان آنها را از خطرات موجود حفظ کرد. ما مناطق و بخشهای بااهمیت تاریخی، باستانی و فرهنگی خودمان را هنوز بهخوبی نمیشناسیم و آنها را با میلهگذاری مشخص کرده و بهخوبی تفکیک نکردهایم. باید کمی وقت بیشتری صرف برنامهریزی و توجه به این حوزه کرد و کار کارشناسی علمی و دقیقی انجام داد و مناطق تاریخی مهم بشناسیم و همانطور که محیطزیست محدودههایی دارد که بهرهبرداری از آنها ممنوع است، بافتها یا مناطق تاریخی و فرهنگی را هم استثنا کنیم و اجازه عملیات معدنکاری در آنها ندهیم.
بزرگترین مشکل ما در حوزه معدنکاری این است که فرآیندهای معدنکاری از جمله انفجارها، جابهجایی مواد و استخراج بهصورت مستقیم و غیرمستقیم علاوه بر آسیبهای محیط زیستی و تخریب مناظر طبیعی، به مناطق تاریخی و فرهنگی هم صدمه میرسانند.
بخش اعظمی از معدنکاران ما هم دانش کافی برای انجام یک عملیات درست معدنکاری را ندارند و همین موجب میشود که مقداری نظارت و سختگیریهای بیشتری نیاز باشد، اما در برخی کشورهای معدنی بزرگ دنیا مثل ایتالیا یا ترکیه، موارد متعددی یافت میشود که معادن چسبیده به شهرها است و عملیات براساس تجربیات و دستاورهای جدید و نظارتهای علمی و عملی بهراحتی هدایت میشود و هیچ آسیبی به بافت فرهنگی و تاریخی وارد نمیشود. ما هنوز فاصله زیادی تا این مرحله داریم و فرض را بر این بگذاریم که معدنکاران ما ممکن است، بتوانند تخریبهای حاصل از فعالیت خود را کنترل کنند. همانطور که گفته شد، میتوان معدنکاری را بهگونهای انجام داد که تاثیرات مخربی نداشته باشد.
این مسئولیت بر دوش ما است که روشهایی بهکار ببریم که بتوانیم هم فعالیت اقتصادی را ادامه بدهیم و هم از داشتههای فرهنگیمان محافظت کنیم، به این منظور، تمام تمهیدات لازم را بیندیشیم که این فعالیت سودمند اقتصادی ضرر و زیانی به میراثفرهنگی، تاریخی و محیط زیستی وارد نیاورد و حتی منابع طبیعی را زشت و بدمنظر نکند، بهعنوان مثال، مورد خاصی بهیاد دارم که معدنکاری در کوههای اطراف شهر انار منظر کوه را بهطورکامل تغییر داده بود و اهالی هرچه تلاش میکردند، نمیتوانستند مانع از ادامه کار شوند. این صدمات، جبرانناپذیر است و حتی به وجهه معدنکاری هم آسیب میرساند.
کپی لینک کوتاه خبر: https://rouzegaremadan.ir/d/3gdzyn