جمعه 07 اردیبهشت 1403 - 26 Apr 2024
کد خبر: 36117
تاریخ انتشار: 1402/12/13 08:49

مدیریت بحران

ناصربزرگمهر به نام او که هرچه بخواهد همان می شود
مدیریت بحران

بر أساس تعریف ویکی پدیا،مدیریت بحران به انگلیسی Crisis management از اصطلاحات حوزه مدیریت است که به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها، چاره‌جویی‌ها و دستورالعمل‌هایی گفته می‌شود که مدیریت یک سازمان در چالش با بحران انجام می‌دهد و هدف آن کاهش روند، کنترل و رفع بحران است. به‌طور کلّی، مدیریت بحران به معنای سوق دادن هدفمند جریانِ پیشرفتِ امور به روالی قابل کنترل و انتظار بازگشت امور در اَسرع وقت به شرایط قبل از بحران است، به عبارت ساده تر،مدیریت بحران شامل برخورد با تهدیدها، قبل و درحین و پس از وقوع یک تهدید است.
داشتن توانایی فکر کردن در مورد بدترین حالت‌های قابل وقوع و در عین حال ارائه راه حل‌های بیشمار، نشانه بینش بحران محور است. از آنجایی که اولین روش، ممکن است جوابگو نباشد، سعی و خطا در یک بحران، یک روش پذیرفته شده‌است.
لازم است که سازمانها و کارخانجات کوچک و بزرگ و همه کسب و کارها، همیشه طرح مقابله با تهدیدهای احتمالی را داشته و هوشیار باشند. سازمان‌ها و افراد باید دارای یک برنامه پاسخ سریع برای مواقع اضطراری بوده و با مانور و تمرین، آمادگی کافی داشته باشند، خصوصا که هر بحرانی باید با استراتژی خاصی مدیریت‌گردد.
بحران، نتیجه یک رویداد غیرقابل پیش‌بینی است و نیاز به تصمیمات سریع و اقدامات فوری برای جلوگیری از آسیب بیشتر و بهبود اوضاع فعلی دارد. چون بحران‌ها غیرمنتظره هستند سازمان‌های مدرن تلاش می‌کنند برای پیش‌بینی و پیشگیری از آن‌ها قبل از وقوع و به حداقل رساندن اثرات نامطلوب آن‌ها بعد از وقوع، برنامه‌ریزی کنند.
اشکال مختلف بحران مانند آتش‌سوزی، دزدی، مرگ اعضای اصلی، نقص و اختلال در داده‌ها و بلایای طبیعی، حتی شایعات و موارد دیگر، اثرات متفاوتی از خود برجای می‌گذارند.
در هر سازمانی، مدیریت بحران اهمیت قابل توجهی دارد، زیرا بحران بی‌نظمی و بی‌ثباتی به بار می‌آورد.
تنها چیزی که امروزه در دنیای کسب وکار روشن و مشخص است این است که مدیران باید برای هرگونه بحرانی آماده باشند، بحرانها رویدادهای ناگواری هستند که می توانند باعث افول سازمان ها شوند.
حوادث ۱۱ سپتامبر نشان داد که جهان هیچ گاه نمی تواند از بحران آسوده باشد. درمواقع بحرانی خودشیفتگی و رضایتمندی از خود و یا یک کشور، نمی تواند مدیران را در تصمیم گیری اثربخش یاری کند، بلکه تنها آنها را آشفته تر خواهدساخت.
پیش از همه‌گیری کرونا، نمی‌شد به‌سادگی کسی را در مورد بحران های جهانی و یا منطقه ای قانع کرد، و به کسب و کارهای گوناگون گفت که بحران‌ها تا چه اندازه غیرقابل پیش‌بینی و ویران‌گر هستند.
 اما کرونا باعث شدکه پرمدعاترین کسب و کارها نیزمتوجه شوند که همیشه در معرض خطر بحران هستند و بحران تنها یک آتش سوزی و یا سیل و زلزله نیست،هر کسب و کاری هرقدر قدرتمند ممکن است دستخوش اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی و کنترل‌ناپذیری باشد که برایش رخ می‌دهد، آن‌چه اهمیت دارد نحوه رویارویی و مقابله با این بحران است.
مدیریت بحران یک بخش اساسی از مدیریت استراتژیک است، سازمانهایی که در معرض بحران قرار دارند به آمادگی بیشتری در برابر آن نیاز دارند ، البته بدیهی است که مدیران نمی توانند در برابر همه نوع بحران آمادگی داشته باشند. با این حال اگر آنها به مدیریت بحران به عنوان یک بخش جدانشدنی از مسئولیت مدیریت استراتژیک خود معتقد باشند، احتمال اینکه سازمانهایشان گرفتار بحران شود تاحد زیادی کاهش می یابد. توجه به مدیریت بحران و ارتباط آن با برنامه ریزی عملیاتی بسیار مهم است.
مدیریت بحران در همه ابعاد زندگی موثر است اما عمده کاربرد آن در سازمان‌ها دیده می‌شود. هر بحرانی آسیب‌هایی بر جا می‌گذارد؛ نوع و جنس این آسیب، وابسته به نوع بحران است. معمولا بحران‌ها بر روی سلامتی روانی و جسمانی افراد، امور مالی و اقتصادی، آبرو و شهرت، ایمنی یا ترکیبی از این موارد تاثیر می‌گذارند. برای مثال کارخانه‌ یا بیمارستانی که آتش گرفته‌است به‌طور مستقیم سرمایه و دارایی سهام‌داران را تحت تاثیر قرار می‌دهد، اگر این آتش‌سوزی در ساعات کاری رخ داده‌باشد بر روی سلامت جسمانی، روانی و ایمنی اعضای آن اثر می‌گذارد و درصورتی‌که دلایل این رویداد، بی‌احتیاطی یا نقض قوانین و اصول ایمنی باشد شهرت و اعتبارآن سازمان را زیر سوال می‌برد.
بر أساس تحقیقات و مقالات علمی ارایه شده، مدیریت بحران در دو زمینه کاربرد دارد، عمده اهمیت آن مربوط به بعد از رخ دادن یک بحران است، در این شرایط مدیریت بحران کمک می‌کند وضعیت خیلی زود به حالت قبلی خود برگردد و از بروز آسیب‌های بیشتر جلوگیری به عمل بیاید. بااین‌حال اهداف مدیریت بحران به پس از رخ دادن حادثه محدود نمی‌شود. درواقع همیشه لازم نیست یک بحران اتفاق بیفتد بلکه قبل از وقوع یک حادثه نیز می‌توان از این مهارت‌ها برای جلوگیری از اتفاقات ناخواسته، تشخیص نشانه‌های آن‌ها و تغییر رفتار در جهت رخ ندادن بحران استفاده نمود.
وقتی یک بحران به پایان می‌رسد ،ممکن است چند ماه طول بکشدتا شرایط به قبل از آن برسد که خود مستلزم مدیریت کلان تری است.
بحران‌ها می‌توانند داخلی یا خارجی باشند. بحران‌های خارجی معمولا در اثر نقص‌های امنیتی، بلایای طبیعی یا موضوعات مربوط به اعتبار و آبروی یک سازمان رخ می‌دهند. اما بحران‌های داخلی گاهی خودخواسته هستند، مانند سیگار کشیدن در مناطق ممنوعه (که منجر به انفجار  و آتش سوزی می‌شود)
برای مدیریت یک بحران به همه افراد ذینفع نیاز است اما در هر صورت باید ،تنها یک نفر به عنوان مدیر بحران تعیین ‌شود که تصمیم گیری های نهایی را انجام دهد و طبق برنامه تعیین‌شده پیش ‌رود.
مدیریت بحران لازم است آخرین وضعیت را همیشه در اختیار ذی‌نفعان قرار بدهد و به افکارعمومی از طریق رسانه ها اهمیت دهد،مدیریت بحران بدون یک روابط عمومی قوی امکان موفقیت نخواهد داشت.
حوادث گوناگون از قبیل آتش سوزی ساختمان پلاسکو تا بیمارستان گاندی، از زلزله بم تا سیل های هرساله، و بسیاری از بلایای طبیعی تا أنواع شایعات روزانه، نشان می دهد که ما در حوزه مدیریت بحران ها ضعیف هستیم و باید فکر جدی تری کرد.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://rouzegaremadan.ir/d/3qdlr8