سالانه افزون بر ۱۵۰ میلیارد مترمکعب گاز در مشعلهای بالای چاههای نفت در جهان به مواد آلاینده تبدیل میشود که بر اساس آمارهای بانک جهانی این رقم معادل یکسوم مصرف گاز کل اروپاست. بر اساس آمارهای بانک جهانی، ایران تا سال ۲۰۱۸ سومین کشور بعد از روسیه و عراق در میان تولیدکنندگان این گازها بوده است، با این حال گفته میشود میزان مشعلسوزی در کشورمان از ۱۷ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۱۸ به ۱۳.۷۸ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۱۹ رسیده است. این یعنی حدود روزانه ۳۸ میلیون مترمکعب گاز در حال سوختن است. دولت سیزدهم در طول عمر دو ساله خود توانسته است ۲۸ قرارداد به ارزش بیش از یک میلیارد دلار در زمینه جمعآوری گازهای مشعل را که بیشتر با شرکتهای خصوصی امضا شد نهایی کند. افزون بر این متعهد شده است پرونده بیشتر پروژههای جمعآوری گازهای همراه نفت کشور را تا پایان عمر خود ببندد. این موضوع حکایت از آن دارد که عزم دولت سیزدهم برای تحقق هدف یادشده تا حدی جدی است که وزیر نفت از آمادگی وزارت نفت برای واگذاری توسعه میدانهای نفت و گاز کشور بهصورت صفر تا صد به پتروشیمیها سخن به میان آورده و معتقد است این معامله وزارت نفت و پتروشیمی معاملهای برد - برد برای دو طرف است زیرا پتروشیمیها میتوانند با توسعه میدانهای نفتی در کمتر از سه سال حداقل تا ۳۰ سال تأمین خوراک گاز و خوراک مایع واحدهای خود را تضمین کنند. به نظر میرسد استفاده از توان مالی پردرآمدترین صنعت کشور یعنی پتروشیمی بتواند در بلندمدت راهکاری مناسب برای تأمین مالی پروژههای صنعت نفت بدون نیاز به نتیجه میز مذاکرات هستهای در وین از سوی دولت سیزدهم باشد. شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب بهطور کامل آمادگی خود را برای اجرای طرح توسعه ۱۶ مخزن خامی با هدف تأمین خوراک پتروشیمیها برای سالهای متمادی اعلام کرده است. توسعه ۱۶ مخزن خامی مناطق نفتخیز جنوب با استفاده از تجارب گذشته، با برآورد اولیه تولید روزانه، حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار فوتمکعب، بخشی از مشکل تأمین خوراک پتروشیمیها را برای سالهای متمادی برطرف میکند. با اجرای این طرح و احداث و راهاندازی پنج یا شش واحد انجیال، روزانه حدود ۱۲۰۰ میلیون فوتمکعب گاز خشک، ۲۰۰ هزار میعانات و سیتوپلاس تولید خواهد شد. هماکنون بیش از ۸۰ درصد گازهای همراه جنوب کشور جمعآوری شده است و دولت سیزدهم تلاش میکند با جمعآوری گازهای مشعل باقیمانده افزون بر صرفه اقتصادی، تعهدهای بینالمللی محیط زیستی را در نظر داشته باشد.
دولت سیزدهم از زمان روی کار آمدن بهدنبال تأمین مالی پروژههای جمعآوری گازهای همراه نفت با استفاده از روشهای گوناگون بوده و هیچگاه توسعه صنعت عظیم نفت کشور را منتظر نتایج مذاکرات نگذاشته است. مدیران ارشد شرکت ملی نفت ایران طی نشستهایی منظم با فعالان بازار پول و سرمایه ضمن همفکری و تبادلنظر، راههای چگونگی استفاده بیشتر از توان مالی این نهادها را بررسی میکنند. هدایت منابع بانکها به سمت صنعت پیشران اقتصاد کشور بیشک به ساماندهی و نقشآفرینی مثبت بانکها در نظام اقتصادی کشور و منحرف نشدن آنها از منطق بانکی منجر میشود. چندی پیش نیز وزارت نفت از ایجاد کنسرسیومی متشکل از بانکهای داخلی برای سرمایهگذاری در صنعت نفت خبر داد. این کنسرسیوم بانکی قرار است در نخستین گام ۴ میلیارد دلار در صنعت نفت سرمایهگذاری کند و این رقم در مراحل بعدی با اضافه شدن بانکها و افزایش سهم بانکهای فعال در کنسرسیوم، بیشتر شود که این اتفاقی خوب برای صنعت نفت، نظام بانکی و بهطور کل اقتصاد ملی بهشمار میآید. همکاری و سینرژی نظام بانکی با صنعت نفت، دهههای متمادی است مورد غفلت واقع شده و این مسئله خود از عوامل توسعهنیافتگی اقتصادی کشور بهشمار میآید. ایجاد و تقویت سازوکارهای حضور نظام بانکی در صنعت نفت، افزون بر پر کردن خلأ کمبود منابع مالی برای اجرای طرحهای توسعهای صنعت نفت، سبب کارآمدی و سودآوری پایدار و اقتصادی نظام بانکی کشور میشود؛ نظام بانکی که در این سالها بهشدت بهدلیل نقشآفرینی و جایگاه آن در اقتصاد کشور و گرایش بانکها به حضور در بازار دلالی، واسطهگری و سوداگری از جمله بازار مسکن، خودرو و ارز مورد انتقاد است؛ حضوری که نتیجهای جز تشدید التهابهای بازارهای یادشده نداشته است. سالهاست صنعت نفت زیر سایه تحریمهای ظالمانه و یکجانبه غربیها نتوانسته از سرمایهگذاری مستقیم بانکها و شرکتهای خارجی در بخشهای بالادست و پاییندست بهطور جدی بهره ببرد، اما اکنون با تغییر رویکرد دولت سیزدهم و دستور کار قرار دادن شعار «اقتصاد کشور را منتظر برجام نمیگذاریم»، وزارت نفت و مدیران صنعت برای کمک به چرخش چرخ توسعه صنعت نفت به تلاشها برای پیشبرد اهداف توسعهای با تکیه بر سرمایه و منابع شرکتها و بانکهای ایرانی ادامه میدهند.
در این میان یکی از پروژههای مهم صنعت نفت که آرزوی تحقق آن از سال ۱۳۴۹ همزمان با تأسیس شرکت ملی گاز ایران در دل مردان صنعت نفت بوده و هست، جمعآوری گازهای همراه نفت و مشعل در صنعت نفت است. پیش از انقلاب به سبب به بهرهبرداری نرسیدن میدانهای مستقل گازی، بخش اندکی از گازهای همراه پس از جمعآوری و فرآورش به خط لوله یکم سراسری بهمنظور گازرسانی شهری و نیروگاهی تزریق و بخش عمدهای از آن نیز به اتحاد جماهیر شوروی سابق صادر میشد.وزارت نفت دولت سیزدهم با ایجاد تغییر سیاستهای کاری در بخش تأمین مالی تصمیم به استفاده هرچه بیشتر از روشهایی نو همچون بهرهمندی از توان هلدینگهای صنعتی برای سرمایهگذاری در بخشهای بالادستی همچون جمعآوری و فرآورش گازهای همراه نفت با هدف جلوگیری از خامسوزی گرفتهاند؛ تصمیمی که بهدلیل پایداری در تأمین خوراک استقبال پتروشیمیها را به همراه داشته است، بهگونهای که چندی پیش قرارداد ۵۰۰ میلیون دلاری جمعآوری گازهای شرق کارون و قرارداد جمعآوری گازهای مشعل غرب کارون نیز با شرکت هلدینگ خلیج فارس امضا شد تا شاهد خاموشی تعدادی از مشعلها در گستره چهار استان کشور در آینده نزدیک باشیم. جمعآوری و تبدیل گاز همراه نفت میتواند هم از نظر اقتصادی و هم از نظر زیستمحیطی فواید فراوانی داشته باشد که در این زمینه شرکت ملی نفت ایران برای جلوگیری از سوزاندن گازهای همراه نفت و آلودگی محیط زیست، تأمین کمبود خوراک کارخانههای پتروشیمی، تولید عمده گاز سبک برای مصارف صنعتی و خانگی و سرانجام استفاده بهینه از این گازها، طرح جمعآوری گازهای همراه نفت لایه بنگستان (آماک) مخازن نفت اهواز، آبتیمور، منصوری، کوپال و مارون را در اولویت طرحهای خود قرار داد که متأسفانه به دلایل مختلف از جمله بروز جنگ تحمیلی و بروز مشکلات ارزی، به تعویق افتاد. پیش از اجرایی شدن طرح آماک، مجموع گازهای ترش آلاینده همراه نفت لایه بنگستان روزانه ۲۴۱ میلیون فوتمکعب در مشعلهای واحدهای بهرهبرداری میسوخت و سبب انتشار روزانه حدود ۹ هزار تن مواد آلاینده در محیط زیست میشد. در مقطع عملیات راهاندازی گام نخست این پروژه محیط زیستی، ابتدا چهار ایستگاه فشارافزایی اهواز ۳، ۲، ۱، منصوری و پالایشگاه شیرینسازی در سال ۱۳۸۴ و متعاقب آن ایستگاههای کوپال و مارون در سال ۸۶ و سرانجام ایستگاه آبتیمور در سال ۱۳۸۸ با موفقیت راهاندازی و تحویل بهرهبردار شد. اجرای پروژه جمعآوری گازهای مشعل در حوزه شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب ۱۸ تا ۲۰ میلیون مترمکعب در روز در قالب سرمایهگذاری شرکتهای پتروشیمی مارون و پالایشگاه بیدبلند خلیج فارس با هدف تأمین خوراک صنایع پتروشیمی، همچنین پیگیری اجرای قرارداد واحدهای جمعآوری و فرآورش گاز و گاز مایع ۳۲۰۰ و ۳۱۰۰ بهترتیب در حوزه جنوب غرب و غرب کشور با هدف جمعآوری حدود ۱۲ میلیون مترمکعب در روز گازهای مشعل بهعنوان خوراک صنعت پتروشیمی انجام میشود.
مجوز امضای قرارداد و تأمین مالی اجرای پروژه کاهش ۲۰ درصدی مشعلسوزی پالایشگاههای یک تا ۱۰ پارس جنوبی با هدف توقف سوختن سالانه ۲.۳ میلیارد مترمکعب گاز صادر شده تا اجرای یکی از بزرگترین پروژههای زیستمحیطی صنعت نفت کلید بخورد. طرح جامع توسعه پایدار موظف به ساماندهی و مدیریت یکپارچه همه پالایشگاهها و تأسیسات پارس جنوبی و اجرای طرح مهار و پالایش همه آلایندههای پارس جنوبی اعم از نفت، گاز و پتروشیمی است. این طرح توانسته با همکاری مدیران شرکت ملی گاز و شرکت ملی صنایع پتروشیمی گامهای اولیه را در سه بخش مدیریت پالایش و مصرف گازهای آلاینده، مدیریت مایعات آلاینده (از جمله DSO) و مدیریت جامدات آلاینده (بهویژه گوگرد) و جلوگیری از انتشار آن در فضا بردارد. با توجه به ارزش بالای اقتصادی گازهای مشعل و منافع غیرمستقیمی که از جمعآوری آنها حاصل میشود، کشورهای مختلف جهان در این حوزه سرمایهگذاریهای زیادی انجام داده و توانستهاند تا حدود زیادی از حجم گازهای مشعل خود بکاهند. کشورهای حاشیه خلیج فارس نظیر امارات، کویت و عربستان بهواسطه سرمایهگذاریهای زیاد در این زمینه، بخش زیادی از سکوهای مشعل خود را در میدانهای نفتی خاموش کردهاند. در مجموع با توجه به اینکه جمعآوری گازهای مشعل ضمن منافع مستقیم اقتصادی دارای منافع غیرمستقیم زیادی همچون کاهش آلودگیهای محیط زیستی است و در برنامه ششم توسعه نیز تأکید ویژهای به جمعآوری این گازها شده، وزارت نفت با جدیت و سرعت بیشتری در این مسیر گام برمیدارد. برای موفقیت بیشتر این طرحها لازم است ریسکهای سرمایهگذاری در این زمینه کاهش یابد و قیمتگذاری محصولاتی که قرار است از گازهای مشعل جمعآوریشده، تولید شود بهگونهای باشد که سرمایهگذار را برای ورود به این حوزه ترغیب کند. برنامههای شرکت ملی گاز ایران در این زمینه در سه بخش تقسیمبندی شدهاند، کاهش مشعلسوزی، کاهش انتشار اکسیدهای گوگرد و تصفیه تکمیلی پسابها از جمله این برنامههاست که با ابلاغ مصوبه هیئت وزیران در سال ۱۳۹۸ قوت گرفت و اکنون پروژههای اجرایی آن احصا شده و مراحل مختلف طراحی و اجرا را طی میکنند. این مصوبه طیف متنوعی از اقدامهای مرتبط با کاهش آلودگی، پایش و کنترل وضع محیط زیست منطقه را در بر میگیرد و بر این اساس تکالیف پرشماری هم برای شرکتهای ملی نفت، گاز، پتروشیمی و سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس منظور شده است. تکالیف مرتبط با شرکت ملی گاز ایران بهطور عمده بر کاهش مشعلسوزی و کاهش انتشار اکسیدهای گوگرد متمرکز است که طبق مصوبه یادشده در مجموع قرار است دیاکسید گوگرد منتشره از پالایشگاهها ۴۸۸۵۰۰ تن در سال در مجموع ۱۲ پالایشگاه پارس جنوبی کاهش یابد که این مهم از طریق رفع مشکلات عملیاتی، بهینهسازی فرآیند و نصب سیستمهای تکمیلی در واحدهای عملیاتی پالایشگاه و بهویژه واحد گوگردسازی آن بهدست خواهد آمد. با انجام این کار مقدار مشعلسوزی گازهای اسیدی نیز کاهش مییابد که ضمن افزایش محصول گوگرد، بهبود قابلتوجهی در کیفیت هوای منطقه حاصل خواهد شد. همچنین مشعلسوزی پالایشگاههای دوازدهگانه پارس جنوبی تا ۲۳۴۴ میلیون مترمکعب در سال کاهش مییابد که افزون بر بهبود قابلتوجه کیفیت هوای منطقه، سبب جلوگیری از انتشار گاز شده و از هدرروی منابع ارزشمند هیدروکربوری جلوگیری میشود.از سویی بهمنظور تحقق اهداف مورد انتظار، پروژههای متعددی درباره کاهش مشعلسوزی و انتشار اکسیدهای گوگرد در پالایشگاهها احصا شده که در حال اجراست و برخی از آنها نیز پایان یافته است که در نتیجه انجام این اقدامها، مقدار مشعلسوزی پالایشگاههای پارس جنوبی تا ۴۹۸ میلیون مترمکعب (حدود ۱۷.۶ درصد) کاهش یافته و از انتشار ۲۷۷۷۵ تن ترکیبات گوگردی در پالایشگاههای سایت ۲ پارس جنوبی هم جلوگیری شده که معادل کاهش حدود ۲۴ درصدی این پالایشگاههاست. مقدار مشعلسوزی پالایشگاههای اول تا هشتم پارس جنوبی در سال ۱۳۹۷ حدود ۱۳۷۳ میلیون مترمکعب بود که بر اساس مصوبه یادشده باید تا پایان سال ۱۴۰۵ مقدار ۷۳۹ میلیون مترمکعب آن استحصال شود و به ۶۳۴ میلیون مترمکعب تقلیل یابد. بر اساس مطالعات و برنامهریزیهای انجامشده همسو با کاهش گازسوزی در مشعل، در نظر است این مقدار در پالایشگاههای یکم تا هشتم تا پایان سال ۱۴۰۵ به حدود ۳۰۷ میلیون مترمکعب در سال برسد که این مقدار کاهش بالاتر از اهداف مورد انتظار مصوبه است.