ﻳﻜﻲ از ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ یافتگی، ﻣﻴﺰان اﻧﻄﺒﺎق ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی اﺟﺮاﻳﻲ ﺑﺎ ﻣﺒﺎﻧﻲ و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺟﺎﻣﻊ آﻣﺎﻳﺶ ﺳﺮزﻣﻴﻦ اﺳﺖ.
اگر ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی اﺟﺮاﻳﻲ و ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ ﺳﺎزمانها ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی آﻣﺎﻳﺶ ﺳﺮزﻣﻴﻦ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ. ﺟﻬﺖ گیری پیشرفت و ﺗﻮﺳﻌﻪ را ﻧﻴﺰ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل دارد.
به عبارتی بهتر میتوان آﻣﺎﻳﺶ ﺳﺮزﻣﻴﻦ را ﺗﻮزﻳﻊ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﺑﻬﻴﻨﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ، بهرهوری و اشتغالزایی بومی با رویکرد ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻋﻘﻼﻳﻲ دانست.
ﺑﻲ ﺷﻚ ﻏﺎﻳﺖ اﺻﻠﻲ ﺗﻤﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰیﻫﺎ رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ پایدار، ﺗﻌﺎدلﻣﻨﻄﻘﻪای، ﺗﻮزﻳﻊ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎ و اﺳﺘﻔﺎده ﺣﺪاﻛﺜﺮ از ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻫﺎی ﻣﺤﻴﻄﻲ در ﻓﺮآﻳﻨﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﻨﺎﻃﻖ اﺳﺖ. آمایش سرزمین، ارزیابی نظاممند عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... بهمنظور یافتن راهی برای تشویق و کمک به جامعه بهرهبرداران در انتخاب گزینههایی مناسب برای افزایش و پایداری توان سرزمینی در جهت برآورد نیازهای جامعه است.
به بیانی دیگر توزیع متوازن و هماهنگ جغرافیای کلیه فعالیتهای اقتصادی-اجتماعی در پهنه سرزمین نسبت به قابلیتها و منابع طبیعی و انسانی را آمایش سرزمین میگویند.
از مهمترین خصوصیات برنامه آمایش سرزمین جامعنگری، کیفیت و سازماندهی جغرافیایی آن است.
پایدارترین آرایشی که به سه مؤلفه مهم جمعیت، سرمایه و منابع طبیعی و محیطی یک منطقه یا سرزمین ختم میشود برنامه آمایش سرزمین نامیده میشود.
آمایش سرزمین سندی است که باتوجه به اکوسیستم داخلی و بیرونی زمین و براساس میزان تاثیر و نقشآفرینی عوامل متعدد برای زندگی بهتر و تعامل بیشتر با طبیعت تنظیم میشود.
در تدوین این سند عوامل نقشآفرین میتوانند زمینشناختی، آب و هوایی و قابلیتهای اقلیمی منطقه باشند که شناخت و منظور کردن آنها در برنامهها میتواند در میزان تعامل جمعیتهای انسانی با محیط در جهت برآورده کردن نیازهای حیاتی چون آب، هوا، غذا و نیازهای امنیتی و تابآوری انسان در مقابل حوادث طبیعی موثر باشد.
آمایش سرزمین در سیستم حرفهای امروزی و دانشگاهی ایران تنها به برنامهریزی جغرافیایی در مقیاس ملی و منطقهای اطلاق میشود، این در حالی است که در سیستم حرفهای جهانی، بخشی از مفهوم کلی برنامهریزی شهری و منطقهای بهحساب میآید.
آمایش سرزمین از نیمه دهه ۴۰ شمسی در ایران مطرح شد. در دهه ۸۰ اقدامات متعددی مانند تصویب قانون اجرای اصل ۴۸ قانون اساسی، تصویب ضوابط ملی آمایش سرزمین و نظریه پایه توسعه ملی و ابلاغ سیاستهای کلی نظام درباره آمایش سرزمین در کشور انجام شد.
سازمان برنامه و بودجه نیز اقدامات زیادی درباره تهیه سند آمایش سرزمین انجام داد؛ لازم به ذکر است جایگاه موضوع آمایش سرزمین در خود سازمان برنامه و بودجه تغییرات زیادی داشت و مبهم باقی ماند.
بهدنبال ایجاد این ابهام نتایج اقدامات انجام شده در برنامههای توسعه پنجساله ظهور و بروز نیافت؛ بهعنوان نمونه در برنامه چهارم توسعه پیشبینی شده بود سند آمایش ملی، مجموعه اسناد آمایش استانی، برنامه توسعه استانی و برنامه توسعهبخشی آماده شود تا از تلفیق این موارد در اهداف پیشبینی شده، توسعه و توازن منطقهای حاصل شود که در عمل نتیجهای در بر نداشت.
همچنین در چند سال گذشته مجموعهای از اسناد آمایش استانی تهیه شده و در ماده ۲۶ قانون برنامه ششم توسعه دولت موظف شد تا پایان سال اول برنامه سندهای ملی و استانی آمایش سرزمین را تهیه کند. درحالحاضر سندهای استانی توسط سازمان برنامه و بودجه تهیه شده و ایدههایی درباره نحوه تلفیق این سندها و تولید سند ملی آمایش در این سازمان در حال پیگیری است.
نکته مهم سطح تفاهم درباره روش و نتایج اسناد تهیه شده در زمینه آمایش سرزمین است.
واقعیت آن است که چون درباره موضوعاتی مانند عدالت، توسعه منطقهای و همچنین صلاحیتهای ارکان تصمیمگیری مانند دولت و مجلس درباره این موضوعات تفاهمی بین برخی ارکان تصمیمگیری وجود ندارد، بهنظر نمیرسد صرف تهیه و حتی تلفیق موفق این اسناد مشکلی را حل کند.
در این بین شاید وقت بررسی کارشناسانه این اسناد رسیده تا نقشه توسعهای کشور باتوجه به آمایش سرزمین و محور توسعه بخش خصوصی ترسیم و اجرایی شود. در همین راستا الگوهای آمایش سرزمین باید در برنامه هفتم توسعه مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
اکنون که کشور و نظام برنامهریزی در آستانه تهیه برنامه هفتم توسعه میباشد آرزوی دیرینه قرارگیری برنامههای میانمدت توسعه بر مدار آمایش سرزمین مهیا شده است. لیکن چند سؤال جدی مطرح است که لازم است این فرصت را غنیمت دانسته و بسیار دقیق و هوشمندانه این مهم برای نخستین بار در تاریخ نظام برنامهریزی کشور به سرانجام برسد.
چقدر مجلسی که در سال پایانی خود قرار دارد، برای تهیه برنامه هفتم توسعه جدی است و شاید مصلحت میداند برای عقیم نبودن برنامه، تهیه برنامه هفتم توسعه را به مجلس بعد که مجری برنامه هم خواهد بود، بسپارد؟
چقدر سند ملی آمایش سرزمین، ظرفیت و توان لازم و کافی را به عنوان ریل بلندمدت برای برنامههای هفتم تا یازدهم توسعه دارد؟
چقدر دستاندرکاران تهیه برنامه هفتم توسعه به آمایش سرزمین اعتقاد دارند و برنامه هفتم را بر ریل سند ملی آمایش قرار خواهند داد؟ یا آنکه همچون گذشته فضای برنامه توسعه و خصوصاً بودجههای سنواتی را بر بده بستانهای سیاسی، چانهزنیهای منطقهای و مسائل کوتاه مدت قرار میدهند؟
در هر صورت فرصت خوبی برای دستیابی به نظام راهبری و مدیریت توسعه سرزمین در کشور فراهم شده و امید است با قوت بخشیدن به مفاد اسناد ملی و استانی آمایش، تمامی سیاستگذاریها، تصمیمگیریها و برنامهریزیهای توسعه کشور از جمله برنامههای پنج ساله توسعه و بودجه سنواتی کشور بر ریل و مدار آمایش سرزمین قرار گیرد.